تنبلان هدفمند (چشم انداز آرمانی)

توی پادکست قبلی گفتم که تنبلی و اهمال کاری مانع بزرگی برای رسیدن به اهداف ما هستند… اما واقعا برای رسیدن به موفقیت باید خیلی کار کرد؟ بنظر میاد این کار درسته نه؟ کار کردن برای رسیدن به هدف و شکل گیری موفقیت ضروری هست اما واقعا زیاد و سخت کار کردن باعث موفقیت میشه؟

سلام مرضیه باقرزاده هستم مربی روابط عاطفی و مهارت های زندگی و این پنجمین پادکست از صدای خودیاری هست که می شنوید.
میشه هر روز صبح زود بیدار شی و بری سراغ کارها و حسابی خودتو درگیر کارها کنی، تا به هدفت برسی و میشه در کمال خونسردی و آرامش برای شروع کارها آماده بشی و کاری رو انجام داد که دوستش داری و تو مسیر رسیدن به هدفت قرار داره.

نمی دونم چقدر برات قابل باوره که میشه در عین تنبل بودن موفق هم بود اما به یک شرط لازمه به جای سخت کار کردن هوشمندانه کار کنی!
برنامه ریزی کردن و تعهد به برنامه کلی وقت اضافه برای تنبلی در اختیار آدم میزاره و نتیجه نهایی اون کلی زمان برای استراحت کردن و خوش گذروندن و همین طور رسیدن به هدفه. واقعا چه چیزی بهتر از این داریم؟!

بیاید تصمیم بگیرید و امتحان کنید! چرا که نه شما هم موفقیت همراه با تنبلی رو امتحان کنید واقعا لذت بخشه! قرار نیست کار خاص و عجیب غریبی انجام بدید فقط نیاز به هدف دارید که از صمیم قلب دوستش دارید و هر روز به فکرش هستید.
شاید بگید من که تنبل نیستم! چه عالی. اما این روش برای شما هم کار می کنه. من خودم آدم تنبلی نبودم و نیستم ولی وقتی فهمیدم کار زیاد و سخت کار کردن باعث موفقیت نمیشه بلکه این هوشمندانه و با برنامه ریزی کار کردنه که نتیجه رو ایجاد می کنه، کارامو موقت گذاشتم کنار رو رفتم حسابی استراحت کردم و شروع کردم به تغییر شرایط. ازتون می خوام شما هم به عنوان یه تجربه این کارها رو انجام بدید.

اولین کاری که کردم این بود که توی یه برگه این سوال رو جواب دادم. می خواهم 5 سال آینده چه جور زندگی داشته باشم؟ کجا باشم؟ روزهام چطور بگذرن؟ این سوال رو از وجه های مختلفی بررسی کردم… تا مسیر مشخصی برای رفتن داشته باشم. از نظر مالی توی چه شرایطی باشم؟ از نظر عاطفی چی؟ خانوادگی ؟ شغلی و همین طور معنوی و رشد شخصی. کار ساده ایه فقط تصور کنید چی می خواهید و بنوسید. نیاز نیست نگران ممکن بودن یا نبودنش باشید فقط بنویسید. خیال کنید که ممکنه و از خودتون دریغ نکنید.

پشت همین برگه ی جادویی هدف هایی که دوست دارید بهشون دست پیدا کنید رو هم بنویسید. مثلا هدف من اینکه مجموعه خودیاری سالیانه حداقل به 10 میلیون نفر کمک کنه و باعث رشد آنها بشه. وقتی این هدف ها رو نوشتید اونها رو جوری ساده و شفاف بیان کنید که انگار انجامشون دادید. مثال من خوشحالم که خودیاری به میلیون ها آدم کمک کرده تا اثرگذار و موفق بشن. جمله تون رو بنوسید بزارید جلوی چشمتون و روزی چند بار با لذت بهش نگاه کنید.

ممکنه وقتی میرید سراغ نوشتن رویاها و هدف هاتون یه کم مقاومت و ترس داشته باشید ولی اشکال نداره فقط هر جور شده انجامش بدید. مهمترین کاری که لازمه انجام بدید کم نیاوردن در برابر ترس ها و مقاومت های درونیه.

این سوال که 5 سال دیگه می خوام کجا باشم بهم کمک کرده بود بتونم هدف هایی که می خواستم رو بهتر بنویسم. یه جوری که در نهایت به برنامه 5 ساله ام هم برسم. موقع نوشتن تردید هایی داشتم که آیا میشه یا نمیشه، ولی با خودم گفتم یه مدت این ترس ها رو بزارم کنار، اگر تونستم به هدفم برسم که عالی، اگر هم نه چیزی رو از دست ندادم و تازه کلی چیز یاد گرفتم.

کار مهم بعدی من، صحبت کردن با یه مربی برای پیشبرد هدفم و حمایت شدن توسط یک فرد متخصص بود. ممکنه با خودتون بگید این خانم که خودش مربیه، مربی می خواست چی کار… باید بگم داشتن کوچ به عنوان کسی که توی مسیر هوامو داشته باشه سرعت حرکت منو ده برابر کرد و باعث شد خیلی از راه هایی که ممکن بود توی شرایطی که مربی وجود نداشت برم رو نرم و زمان و انرژی مو صرف حرکت توی مسیر درست کنم و در نتیجه زودتر به آنچه می خواستم برسم. توی این مرحله داشتم از نظر ذهنی و روانی برای سختی ها و مسائل بعدی مسیر آماده می شدم البته خدا رو شکر تنها نبودم. خوب من هم مثل هر کس دیگه ای توی مسیر رشدم ترس ها و تردید هایی داشتم و درگیر آنها می شدم اما کم کم یاد گرفتم چطور از پس شون بربیام. توی پادکست بعدی در مورد این موضوع براتون صحبت خواهم کرد.

دوست عزیزم ما در خودیاری از تو برای شکوفا کردن خودت و رسیدن به اهداف و رویاهات حمایت می کنیم و ایمان داریم تو قادر به رسیدن به آرزوهات هستی. ما به قدرت بی نهایت تو باور داریم و همراهیت می کنیم.