چطور از استعدادتان پول درآورید؟

انسان ها به صورت میانگین از 18 سالگی تا 65 سالگی کار می کنند! به نظر زمان زیادی می آید اینطور نیست؟ در واقع بخش عمده ی زندگی ماست. تصورش را بکنید طی این مدت کاری را انجام دهید که علاقه ای به انجام آن ندارید و هر روز صبح به سختی از خانه خارج شوید و با ناامیدی و حال نچندان خوب راهی محل کارتان شوید. بدترین قسمت مساله این است که استعدادها و توانایی های شما به کار گرفته نمی شود و کم کم فراموش می‌شوند. 

می دانید که زندگی هر روز و هر لحظه انتخاب است، همه چیز از جمله افکار و رفتار شما قابل تغییر و بهبود است. اگر این تصور را تغییر دهیم چه اتفاقی می افتد؟ فرض کنید که دقیقا کاری را انجام می دهید که عاشق آن هستید! هر روز صبح با اشتیاق بیدار می شوید و به دنبال راه کارهایی برای رشد کارتان هستید، از اینکه چیزهای جدیدی یاد بگیرید لذت می برید و می خواهید یکی از بهترین ها یا جز 5% آدم های فوق العاده کارتان بشوید. درگیر شدن با مسائل کسب و کارتان برایتان یک مساله دردآور و پیچیده میشود اما این عشق شما به کارتان است که هر مساله ای را حل می کند و هر روز شما را به فرد تواناتری تبدیل می کند. شما کدام یکی از این روش های زندگی را انتخاب می کنید؟ آیا تصور می کنید بتوانید از استعدادتان پول درآورید؟

استعدادتان چه کار می کند؟

مهم ترین چیز این است که بدانید چه کاری را به بهترین شکل، ساده و اثرگذار انجام میدهید. مراقب باشید که درست انتخاب کنید چون این قدم مسیر آینده را مشخص می کند. آیا می دانید با استعدادتان چه کارهایی می کند؟ شاید کارهایی که خیلی به آنها توجه نمی کنید و به قدری برایتان عادی شده که متوجه آنها نیستید! باید بگویم این خود شما هستید که می دانید چه استعداد و مهارت فوق العاده ای دارید و هیچ آزمون و مشاوری به خوبی خودتان این آگاهی را ندارد. پس به خودتان اعتماد و کنید و در یک برگه کاغذ تمام کارهایی که از انجام آنها لذت می برید یا اینکه احساس خوشایندی از انجامشان دارید بنویسید. گاهی اوقات ما از توانایی هایمان خجالت می کشیم و دوست نداریم این توانایی ها را کسی ببیند و بداند. با خودتان مهربان باشید و حتی این کارها را در لیست تان بنویسید این فقط یک بازبینی توانایی های شماست. برای اینکه بهتر بتوانید به استعدادهای ذاتی تان آگاه شوید این سوال ها را از خودتان بپرسید:

مهارت های لذت بخشتان را می شناسید؟
پاسخ به این سوال ها استعدادتان را به شما نشان می دهد:

    • چند کار هیجان انگیز و لذت بخش نام ببرید؟
    • در زمان آزاد خود چه سرگرمی هایی دارید؟
    • کاری که شما در آن غرق می شوید چیست؟
    • آیا کاری سراغ دارید که شما را به شدت خوشحال کند؟
    • رویای شما چیست؟
    • اگر هیج محدودیت مالی، زمانی و امکانت وجود نداشت، چه کار لذت بخشی برای خودتان انتخاب می کردید؟

داستان زندگی رویای تان را تعریف کنید.

فرض کنید ده سال از امروز گذشته است و شما به یک برنامه تلوزیونی معرف و پر بیننده دعوت شده اید. مجری برنامه از شما می خواد روایت کوتاهی از زندگی تان تعریف کنید و اینکه چطور توانستید به رویایتان برسید؟
شروع کنید به تعریف کردن، ده سال قبل کجا بودید و چه آرزوها و هدف هایی داشتید چطور برای رسیدن به این جایگاه تلاش کردید؟ چه کسی بیشتر از دیگران حامی و مشوق شما بود؟ سعی کنید داستان تون پر از جزئیات و نکات مهمی باشه که توی مسیر موفقیت بهش نیاز دارید. در مورد احساس خوشایندی که طی مسیر رسیدن به هدف داشتید، افکار و ایده ها. اتفاق های معجزه آسایی که براتون افتاد و هر چیز که فکر می کنید نیاز دارید رو بیان کنید.

کمی استعداد، بی نهایت تلاش

استعدادتان را می دانید و آگاه هستید که داشتن این استعداد به خودی خود کاری از پیش نمی برد و به شدت نیاز به تقویت و ارتقا دارد. بهترین دلیل برای یاد گرفتن چیزهای جدید قوی شدن و افزایش کیفیت استعداد است پس از آن غافل نشوید و حسابی برای بهبود نقطه قوت بی نظیرتان تلاش کنید چون اگر غیراز این کنید استعداد شما به دست فراموشی سپرده خواهد شد و کم کم استفاده ای از آن نخواهید کرد. حتما می دانید میزان درآمدی که از مهارت و کارتان می گیرید برابر است با کیفیتی که آن کار را ارائه می دهید. برای اینکه درآمد بهتری داشته باشید منطقی است که برای یادگیری و تقویت مهارت خودتان هزینه کنید البته منظورم از هزینه لزوما پول نیست، گاهی برای یاد گرفتن چیزی باید زمان زیادی صرف شود، یا لازم است بارها و بارها تکرار شود تا ریزه کاری های آن پیدا شود. ممکن است نیاز باشد کتاب و مقاله بخوانید، به دوره های آموزشی خاصی بروید یا کنار دست یک استاد کار باشید و ممکن است نیاز به هیچ آموزشی رسمی نباشد و هرآنچه لازم  است را خودتان با کشف و بررسی بیاموزید.

نظم و پشتکار را فراموش نکنید.

برای اینکه بتوانید بیشترین درآمد را از استعدادتان داشته باشید لازم است یک نقشه راه و قطب نما داشته باشید، زیرا نمی دانید بین مسیر چه موانعی وجود دارد و اتفاقاتی ممکن است رخ بدهد. این نقشه ی راه شبیه یک نقش گنج است، برای رسیدن به گنج از یک نقطه به نقطه ی دیگر حرکت می کنیم و می دانیم که لازم است برای رسیدن به قدم بعدی این قدم را تا به انتها جلو برویم. گام های نقشه گنج تان را بنویسد و در آن اشاره کنید برای یک ماه آینده، سه ماه آینده و سال آینده چه برنامه هایی دارید و به کجا خواهید رسید این نقشه را قدم به قدم انجام دهید و آن را گسترش دهید.
مجموعه پادکست تنبلان هدفمند را گوش کنید. 

اگر نقشه گنج را آماده کرده باشید خواهید دید که این نقشه بدون نظم و پشتکار شما هیچ ارزشی ندارد و شما را به جایی نمی رساند. خوب می دانید که پشتکار تنها تفاوت افرادی که به نتیجه رسیده یا نرسیده اند است! اگر قدم های مسیر را به صورت مداوم و با انگیزه و قصد مشخصی برندارید آیا به نتیجه خواهید رسید؟ مراقب باشید که این مداومت هرگز پایانی ندارد، با تصور اینکه دیگر چیز به نزدیکی هدف نمانده تلاشتان را رها نکنید، این اشتباه خیلی از کارآفرین های عجول و بی صبر است، آنها درس صبر و مداومت را به خوبی نیاموخته اند.
در مسیر رسیدن به گنج زندگی تان موانع و مشکلاتی خواهید دید که بنظر چیزهای ساده ای می آیند مثلا باور اینکه من لایق موفقیت های بزرگ نیستم همین موفقیت های کوچک برای من کافی است چرا بیش از این تلاش کنم؟ این باورهای منفی، موانع بزرگی هستند و لازم است با آگاهی از چند و چون گذر از آنها دست به اقدام بزنید.
بهترین گزینه برای گذر از این موانع بدون شک همراه داشتن یک مربی کسب و کار است.

برای کشف استعدادها و نقاط قوتی که باعث ایجاد تغییرات مثبت و مانگار در زندگی شما می شود، یک راه سریع و کاربردی وجود دارد. بسادگی می توانید یک کوچ حرفه ای برای خودتان داشته باشید.

 

سرویس‌های ویژه‌ی کوچینگ

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *