نوشته‌ها

خودمو دوست ندارم چون… راه‌های دوست نداشتن خودتان!

خودمو دوست ندارم چون هزار دلیل برای دوست نداشتن خودم دارم!

این روزها کلیشه های زیادی در مورد دوست داشتن خودمان در اینترنت و کتاب های خودیار می بینیم. البته در دل این کلیشه ها رگ هایی از واقعیت هم وجود دارد! مربی های زیادی به ما می گویند باید خودت را دوست داشته باشی چون اگر خودت را دوست نداشته باشی به صورت ناهوشیار خودت را لایق شادی،‌ ثروت و موفقیت نمی بینی! یا اگر خودت را دوست نداشته باشی دچار بیماری می شوی! زودتر پیر می شوی! شما بی هدفی و نتیجه نداشتن و همینطور اضطراب دائمی را هم به این دلایل اضافه کنید!

وقتی دقت می کنیم می بینیم کسی به ما نمی گوید چطور خودمان را دوست نداریم؟ چه کارهایی میکنیم که نتیجه‌اش میشود دوست نداشتن خودمان؟

بیشتر بخوانید

چرا بیش از حد کار می کنیم؟

چه کسی بیشتر از همه کار می‌کند؟ میشود گفت کسانی که احساس می کنند مجبور هستند بیشتر کار کنند و بیشتر نتیجه و دستاورد داشته باشند! این فرد به ندرت سراغ استراحت کردن می رود و تمام وقت دنبال راه هایی برای افزایش میزان عملکردش است. فردی که شاید یک مدیر اجرایی است یا والد فرزندی که لازم است تمام روز و هفته و سال را صرف توجه به کار/فرزندش کند.
فردی که همیشه حس می کند کاری برای انجام دادن دارد و اگر کاری نکند تنبل می شود و هیچ دستاوردی نخواهد داشت. وقتی کاری برای انجام دادن ندارد (لحظه های بسیار کوتاه) احساس پوچ بودن می کند چون ارزش خودش را به کاری که می تواند انجام بدهد گره زده است و نداشتن نتیجه برای او یعنی بی ارزش بودن.
شاید بپرسید پر تلاش بودن، پر کار بودن چه اشکالی دارد؟
بیشتر بخوانید

چرا انقدر گوشه گیرم؟

خودم را کاملا از دیگران جدا کرده ام چون فکر می کنم من آدم گوشه گیر و منزوی هستم. هر چند که مطمئن نیستم که واقعا گوشه گیر و منزوی باشم. خیلی اوقات افرادی که دائما در جمع و با دیگران هستند را نقد می کنم و فکر می کنم آنها از سر بی کاری و بی هدفی در جمع ها هستند. من تمایلی به داشتن رابطه دوستانه یا رابطه عاطفی با کسی ندارم.

بیشتر بخوانید