چرا به رابطه‌ی نا سالم ادامه می‌دهیم؟ قسمت اول


همگی مون رابطه های زیادی داشتیم که همون اوایل احساس کردیم که یه رابطه‌ی نا سالم و بهتره کات کنیم، اما ادامه دادیم… متاسفانه خیلی از رابطه هایی که به ازدواج و زندگی مشترک ختم شدن جز همین رابطه ها بودن و هستن شاید مهمترین دلیلیش اینکه خارج شدن از یه رابطه واقعا کار ساده ای نیست.
کار راحتی نیست که خیلی منطقی بشنیم و با روش گفتگوی مسالمت آمیز دل بکنیم! شاید آدم هایی که خیلی منطقی هستن و زیاد احساسات به خرج نمیدن بتونن اما برای کسایی که احساسی هستن این کار شکستن شاخ قول حساب میشه. حالا واقعا چرا خارج شدن از یه رابطه ی غیرسازنده که می دونیم به درد ما نمی خوره انقد سخته؟


دانلود این پادکست

امروز می خوام در مورد اینکه چرا نمی تونیم از رابطه ی عاطفی ناسالم خارج بشینم براتون صحبت کنم. البته این صحبت ها بیشتر برای اگاهی از دلایلی هست که مانع خارج شدن ما از روابط غیرسازنده می شه… متاسفانه نمی تونم احساس درد ناشی از جدا شدن از کسی که روزی بهش علاقه مند بودی رو کم کنم البته احتمالا بعد از شنیدن این پادکست آگاهی هایی بدست میاری و درد جدایی کمی تسکین پیدا می کنه. با من همراه باش…

وجدان درد می گیریم!

گاهی وقتا با کسی آشنا می شیم و به طرز عجیبی رابطه مون سریع و با احساسات آتشینی پیش می ره و هنوز یکی دو ماه از رابطه نگذشته حسابی به هم وابسته می شیم… احتمالا بعد از یه مدت می فهمیم که ما کیس های مناسبی برای هم نیستیم اما از طرفی توی این رابطه گیر کردیم و داریم دست و پا می زنیم که هم خودمون رو نجات بدیم و هم کمترین آسیب رو به طرف مقابل بزنیم.
توی این جور شرایط احساس گناه امان آدم رو می بره چون فکر می کنی اگر جدا بشی به کسی که تصور می کنی همه ی امید و آرزوشو با تو گره زده و می خواد برای همیشه کنارت باشه  آسیب بزرگ و غیرقابل بخششی می زنی. طبیعی که ترک کردنش کار خیلی دردناکیه، ناامید کردن امید کسی، واقعا کار ناخوشایندیه… بخصوص وقتی شریک عاطفیت آدم وابسته ای هم باشه اوضاع هزار برابر سخت تر و دردناک تره.

همین وابستگی احتمالا یکی از دلایلیه که باعث این جدایی هست و خوبه که بین بد و بدتر یکی رو انتخاب کنی و ببینی اگر با این فرد ادامه بدی بده یا بدتره؟ شاید لازم باشه ظالمانه زفتار کنی و از طرف جدا بشی و اجازه بدی مسیر جدیدی برای زندگی خودش بسازه… اگر ادامه دادن این رابطه به هر دوی شما آسیب می زنه خردمندانه ترین کار چیه؟

چی کار کنیم که دیگه درگیر این گرفتاری نشیم؟

مهم ترین دلیل این مساله تعهدی که خیلی زود به طرف مقابل دادیم و وابستگی بعدش مساله رو حادتر کرده، پس برای پیشگیری خوبه یه زمانی برای آشنایی و ارتباط منطقی در نظر بگیریم، رابطه رو با شیب کم جلو ببریم، قبل از اینکه توی رابطه به کسی تعهد بدیم یه شناخت منطقی از خودمون، خواسته ها نیازهامون و البته طرف مقابل و نیازهاش بدست بیاریم. یادتون باشه مهم ترین نکته برای تغییر این وضعیت قاطعانه عمل کردنه. اگر تصمیمی می گیرید با تمام توان روش وایسید. پایان سخت بهتر از سختیه بی پایانه نه!

تنهایی مساوی با مرگ!

بعضی از ما به هر دلیلی فکر می کنن این فردی که باهاش در ارتباط هستن تنها فردیه که می تونن باهاش تو رابطه باشن و اگر از رابطه ی غیرسازنده ای که دارن بیان بیرون به دلیل تنهایی و بی کسی بزودی خواهند مرد! شوخی نمی کنم وااقعا با همیچین فکری مواجه شدم! حاضره درد و رنج بودن توی رابطه رو پای مرگ تحمل کنه اما با ترس از تنهایی مواجه نشه. جالبه که این افراد معمولا توی رابطه شون تنها گذاشته می شن و به شکل های مختلف تنهایی رو تجربه می کنن.
هنوز هستن کسایی که فکر می کنن آدمی که باهاش در رابطه هستن تنها موردیه که می تونن انتخاب کنن! خوشبختانه هستی، قانونی داره به اسم فراوانی. این قانون میگه از هر چیز به تعدادی که نیاز هست وجود داره  می گن برای هر فرد در دنیا حدود 500 نفر انتخاب وجود داره. اما این که فرد فقط یهنفر رو می بینه مقصر اصلی خودشه چون افکار و احساس و امکانات رو برای خودش به یک نفر محدود کرده!
خوبه بدونیم که تنهایی یه قول بی شاخ و دم که تنها هدفش کشتن ماست نیست! انسان ها همیشه در حال تجربه تنهایی هستن اما نوع نگاه افراد مختلف به تنهایی معناهای متفاوتی ازش ساخته.

بعضی ها تنهایی رو بهترین فرصت برای تجربه ی چیزهای خاص می دونن و بلد هستن که تنهایی خودشون رو چطور به حال خوب تبدیل کنن و بعضی ها تنهایی رو مرگ می دونن و دائم ازش فرار می کنن که در نهایت می فهمنن کار بی حاصلی بوده و می تونستن این تنهایی رو با داشتن دوستان خوب، خانواده، فعالیت های اجتماعی و چیزهای مشابه پر بار کنن.

عشق کورمان کرده.

من که تجربه ی کور شدن توسط عشق رو ندارم اما اهل فن گفتن که وقتی با یک نگاه عاشق کسی می شن دیگه جز خوبی و خوشی و جذابیت چیز یاز اون طرف نمی نن و تمام زندگی شون میشه اون آدم و آنچه او دوست داره و هر چی اون میگه و هر چی اون می خواد.

احساسات شدیدی که معمولا یک نفر به نفر مقابل داره اصلا بهش اجازه نمی ده که در مورد جدایی از رابطه ای که هم برای خودش و هم برای طرف مقابل سازنده نیست فکر کنه، چه برسه به اینکه بخواد کاری در مورد جدایی انجام بده.

بهترین کار برای موقعیتهای مشابه اینه که مدتی از طرف فاصله بگیری و نه برای دیدنش بری و نه بهش زنگ بزنی. خوبه توی این مدت زمانی که فاصله گرفتی یه نگاهی به زندگیت بندازی و کمی با خودت مهربان باشی. گاهی کمک گرفتن از کسی که توی بطن رابطه ی شما نیست اما توی زمینه ی روابط عاطفی تخصص داره هم می تونه کمک کنه بهتر راجع به مساله فکر کنی. اگر مایل بودی کمک بگیری من می تونم بهت کمک کنم تا بهتر تصمیم گیری کن.

لذت آسیب رساندن به خود.

بعضی افراد با وجود آگاهی از آسیب هایی که توی رابطه بهشون وارد میشه باز هم به این رابطه ادامه می دن و به بهانه های مختلف از خارج شدن از رابطه طفره می رن. یکی از دلایل این طرز برخورد با مساله اینه که دوست دارن خودشون رو مورد آزار و اذیت و شکنجه قرار بدن.

این نوعی لذت مازوخیستی یا خودآزاری هست و فرد از ادامه دادن به این بازی منافعی بدست میاره مثلا اینکه حضور در این رابطه رو به عنوان ابزاری برای تنبیه خودش می بینه و حسابی خودش رو به این وسیله آزار میده.

راه کار هایی که به ذهن من میرسه اینکه اول که حتما به روانکاو مراجعه بشه و اینکه کم کم شروع به شناسایی روش هایی که بوسیله آنها خودآزاری می شه رو شناسایی کنه و رفتار جاگزین مناسب و سازنده ای رو داشته باشه.

و اما این قصه سر دراز دارد! توی پادکست بعدی به 5 مورد دیگه اشاره می کنم. خوشحال می شم بعد از شنیدن این پادکست نظر یا تجربه تون رو باهام در میون بگذارید تا در موردش صحبت کنیم. برای شنیدن پادکست های بیشتری می تونید به مجله ی خودیاری بخش صدای خودیاری مراجعه کنید و از بقیه مطالبی که آنجا ارائه شده هم استفاده کنید.

اگر برای آغاز تغییرات مثبت و ماندگار توی زندگیت کوچ نداری و می خواهی از مزایای وجود یک کوچ حرفه ای برای رشد زندگیت، سلامت، رابطه و کسب وکارتان استفاده کنی، یک جلسه رایگان با کوچ های حرفه ای توی مجموعه ی خودیاری رو بهت پیشنهاد می کنم. ما تونستیم، ایمان داریم تو هم می تونی…

برای استفاده از جلسه ی رایگان کوچینگ از طریق لینک زیر ثبت نام کنید.

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *