قدرت 10 نوع هوش در دنیای کسب و کار (بخش دوم)

در بخش اول مقاله درباره انواع هوش گاردنر و نشانه های آن برایتان نوشتم.

اگر یادتان باشد تقسیم بندی گاردنر از انواع هوش عبارت بود از: هوش موسیقیایی، زبانی، تصویری-فضایی، ریاضی-منطقی، میان فردی، درون فردی، بدنی-حرکتی، طبیعت گرا و یکی از انواع هوش جدیداً به این هشت تا اضافه شدند که هوش معنوی نامیده می‌شود. با توجه به تغییرات سریع صنایع و مشاغل مختلف، کارکنان و کارفرمایان همیشه در جستجوی راه هایی هستند تا خودشان را بهبود ببخشند و هوشمندانه تر کار کنند. تفاوت بین موفقیت و شکست در محل کار به عوامل مختلفی بستگی دارد و یکی از آن‌ها استفاده از هوش‌های هشت گانه ای است که گاردنر آن‌ها را توضیح داده است.

در این بخش از مقاله می‌خواهم ببینید که چگونه ترکیب این هوش‌ها می‌تواند شما را در کسب و کارتان به موفقیت نزدیک‌تر کند.

• بازاریابی

هوش موسیقیایی+زبانشناختی+فضایی

اگر علاقه مند به کار کردن در صنعت تبلیغات و شرکت‌های فروش هستید افرادی که در این حوزه ها مشغول به کار هستند، مهارت‌های بالایی در فن بیان و اظهار کردن دارند، برای اینکه مشتریان را جذب کنند و آن‌ها را علاقه مند نگه دارند. آنها ممکن است از کلمات، تصاویر یا حتی موسیقی استفاده کنند و همچنین اگر حس زیبایی شناختی خوبی داشته باشید در این کار به موفقیت بالاتری می‌رسید. ارتباطات کلامی در این کار، به اندازه ارتباطات نوشتاری اهمیت دارد.

• خدمات مشتریان

هوش بین فردی+هوش منطقی-ریاضی

این شغل یعنی تعامل مستقیم و غیر مستقیم با مردم در سرتاسر روز و طبیعی است که شما در این کار باید بتوانید با دیگران ارتباط خوبی بگیرید و  حس خوبی به آن‌ها بدهید. به طوری که احساس کنند که مفید هستند. هوش میان فردی به شما در این کار کمک می‌کند. به علاوه کارکنان بخش خدمات مشتریان باید به صورت مستقل فکر کنند، مهارت حل مسئله را آموخته باشند و این مهارت با هوش منطقی-ریاضی مرتبط است.

• مدیریت

هوش درون فردی+ هوش میان فردی

مدیران در تعامل زیادی با افراد مختلف هستند و اگر یک مدیر باشید یعنی به صورت ذاتی و اکتسابی می‌دانید که کدام کارکنان باید با هم کار کنند و کدام وظایف باید به دست چه کسانی سپرده شوند. مدیران عالی همچنین خودآگاهی بالایی دارند. آن‌ها قادرند بازخوردهایشان را پیش بینی کنند و این توانایی به آن‌ها کمک می‌کند تا زمانی که موقعیت‌های بین اداری ایجاد می‌شود همدردی کنند. این موضوع است که تعادل و هماهنگی خوبی در اداره ایجاد می‌شود.

• منابع انسانی

اخلاقی+ ریاضی-منطقی

کسانی که در بخش منابع انسانی کار می‌کنند نه تنها با بعد انسانی بلکه با ابعاد قانونی کسب و کار سروکار دارند و آنچه که برای کار کردن در این بخش مورد نیاز است علاوه بر مسائل اخلاقی، ویژگی کاربردی بودن، عقلانی بودن و توانایی خوب کار کردن با اعداد است. آن‌ها همچنین مسئول مدیریت قسمت‌های خاکستری هم کارمندان و هم رفتار شرکت هستند و این توانایی را دارند که هر دو بعد داستان را ببینند و از احساسات و حقوق هرکسی در سازمان محافظت کنند.

• فناوری اطلاعات

هوش ریاضی-منطقی+ فضایی

شاید بیشترین افراد فنی در محل کار همان‌هایی باشند که در فناوری اطلاعات متخصص هستند، آزمایش فناوری به کسب و کار اجازه می‌دهد تا در حد امکان کارآمدتر باشند. شغل کسانی که مرتبط با فناوری اطلاعات هستند بیشتر از یک نظریه صرف است و مسائل کاربردی توسط رایانه ها و سایر سیستم های دیجیتالی ارائه شده به آن‌ها نیاز دارند تا هر بخشی که نیاز است تعمیر  یا بازیابی شود.

در نهایت:

فرمول دقیقی برای هوش خاصی برای یک صاحب شغل ایده آل وجود ندارد- ما همه به شیوه های مختلف توانمند هستیم و در حوزه خاص هوش خودمان توانایی داریم. و این به صورت دقیق همان عاملی است که باعث میشود که یک صنعت به خوبی جلو برود هنگامی که افراد با هوش های مختلف در آن حضور دارند. ایا با این فرمولی که در بالا امد موافق بودید؟ خواندن را برا هدف زبان ادامه دهید تا کمک کند که درباره عقایدتان بحث کنید.