بایگانی دسته‌بندی: ثروت و موفقیت

1. برآنچه دوست دارید تمرکز کنید.

خودتان را سرزنش می‌کنید که چرا داستان‌های افتخارآمیز زندگی تان تمام شده اند؟ این فکر و سرزنش کردن خودتان به جایی می‌رسد؟ از امروز این کار را متوقف کرده و با خودتان بگویید: من دوست دارم چه چیزهایی داشته باشم؟ چطور می توانم به این خواسته ها دست پیدا کنم؟ 

2. خودتان را در شغلتان توصیف کنید.

آیا شما در یک طرف رودخانه ای گیر افتاده اید و نمی‌دانید چگونه باید به طرف دیگر آن بروید؟ آیا در جنگل گم شده اید؟ آیا موانع بزرگی در مسیر شغلی شما وجود دارد؟ نگران نباشید!
برای رها شدن از این موانع، کافی است شروع به تصویرسازی برای یک تغییر در برابر موانع بکنید. تصور کنید که پلی ساخته اید که از رودخانه عبور می‌کنید یا مسیری را درجنگل یافته اید. خودتان را برای اینکار در فشار قرار ندهید هر زمان که آماده باشید تصویرها راحت تر در ذهنتان ساخته می‌شوند.

3. مهارت هایتان را توسعه دهید.

خودتان به خوبی می دانید که در چه دوره هایی شرکت کنید که بر رشد مهارت‌هایتان تمرکز داشته باشند و بتوانند به شما کمک کنند تا پایه‌ی محکمی برای کسب و کار یا شغل بعدی تان ایجاد کنید. مهمترین این مهارت ها، یادگیری نرم افزارهای مرتبط به شغل شماست و می‌توانید از شرکت در رویدادها و کارگاه‌ های مرتبط با حوزه کاری تان بهره مند شوید، آنچه می آموزید را در کارتان به کار بگیرید و به عنوان یک کار هیجان انگیز آن را تجربه کنید.

4. تمرکز بر رضایت نه اجرای فوق العاده.

از زمان به شکلی استفاده کنید که زندگی جدیدی برایتان ایجاد شود منظورمان این است از زمانی که در اختیارتان هست به بهترین شکل استفاده کنید تا بالاترین نتیجه از عملکردتان حاصل شود. مردم اغلب می‌گویند: من 10 ساعت در روز کار می‌کنم و خسته و ناامید می شوم چون نتیجه ی تلاشم در جیب فردی دیگری می رود و من همان اندازه ی همیشگی دریافت می کنم!
راه حل این است که خودتان دل را به دریا بزنید و از کارتان استعفا دهید و یا انتظار خروج از شغلتان را داشته باشید. این گونه شغل جدیدی به جای شغل فعلی تان برای شما ایجاد می‌شود. شاید شما پیش خود فکر می‌کنید که شرکت فعلی شما حداقل درآمد را برایتان فراهم میکند. اما باور کنید که با ورود به شغل جدید و رضایت بخش، بیش از اینکه فکرش را می‌کنید می‌توانید به دست بیاورید.

5. با تعارض هایتان روبرو شوید.

نداشتن صداقت؟ حریص بودن؟ دورنگی؟  اگر این ویژگی ها در زندگی شما یا در ذهنتان مثل آینه برگردانده شده اند تعجب نکنید. کسی در اطراف شما به نظر دروغگو است؟ خودتان به خودتان یا به دیگران دروغ می‌گویید؟ به شما تبریک می‌گویم. این خودآگاهی قدم خوبی برای اقدام‌های بعدی است. بعد از اینکه تعارض‌هایتان را حل کردید، ممکن است دریابید که محل کار شما تغییر کرده است و احتمال زیاد خودتان را در زندگی جدید و رضایت بخش تری می بینید.

6. با لباس محافظ وارد محل کارتان شوید.

لازم است یاد بگیریم که از خودمان در برابر آسیب ها و اتفاقاتی که در محل کارمان و در کل در زندگی مان رخ می دهد محافظت کنیم. اگر این سپر محافظ روانی پارچه ای نازک باشد یا شیشه ای ظریف یا فلزی مستحکم تاثیرات متفاوتی در زندگی فرد رخ خواهد داد. این که از چه جنس سپری استفاده می کنید کاملا به خودتان بستگی دارد اما مراقب باشید که به خوبی و با بهترین ابزارها از خودتان مراقبت کنید تا آسیب هایی که به هر شکلی و به طور طبیعی در زندگی مان وجود دارد کم  اثرتر باشد.

7. به خودتان یک هدیه بدهید.

روزانه زمانی برای شادی یا خوشگذرانی داشته باشید. می توانید یک کتاب بخوانید، با یک دوست صحبت کنید، غذای محبوبتان را بخورید. البته دور کارهای بد را خط بکشید. فقط به این فکر کنید که بهترین و سالمترین کاری که به شما انرژی می‌دهد چه کاری است. چه طور می توانید انرژی خوب و اثربخشی را وارد احوال روزانه تان کنید.

8. انگیزه بخشی خاصی برای خودتان دارید؟

اگر عامل انگیزه بخشی در زندگی تان ندارید می توانید یک دوست، یک کتاب و هرچیزی در وجودتان که با آن احساس شادی و افتخار می‌کنید را بیابید. درباره‌ی شغلتان نیز همین کار را بکنید. دنبال چیزی بگردید که به شما حس خوبی می‌دهد. منظره اتاقتان یا منظره بیرون، رایانه جدید، مکالمات دوستانه با همکارانتان و حتی پول و درآمدتان. باور کنید که حس تحسین و شادی موتوری است که چیزهای خوب تر را به زندگی تان جذب می‌کند.

9. به ندای درونتان توجه کنید.

در آرامش بیندیشید و به دنیای اطرافتان گوش دهید. اگر اهداف شما و تمایلاتتان از یک منطقه امن در درونتان نمی‌آیند احتمالاً خودتان را در میان انسان‌هایی خواهید دید که همیشه شما را ناامید می‌کنند. (اگر شما شغلتان را هم ترک کنید هرگز شغل دیگری را پیدا نخواهید کرد) و دوستان اشتباهی(فقط ترکشان کنید! به سفر بروید!) گاهی اوقات یک نصیحت‌گر یکسان دو ایده را در هفته یکسانی به شما ارائه می‌دهد. یک کوچ  حرفه ای در این موقعیت بسیار کمک کننده است. او به حس شهود شما اعتماد می‌کند و به آنچه که باید انجام بدهید باور دارد و به بهترین شکل یاری تان می‌دهد.

 

اگر برای آغاز تغییرات مثبت و ماندگار کوچی ندارید و می خواهید از مزایای وجود یک کوچ حرفه ای برای رشد زندگی، سلامت، رابطه و کسب وکارتان استفاده کنید، یک جلسه رایگان با کوچ های حرفه ای در مجموعه ی خودیاری را به شما پیشنهاد می کنیم. ما توانسته ایم، ایمان داریم شما هم می توانید.

برای استفاده از جلسه ی رایگان کوچینگ از طریق لینک زیر ثبت نام کنید.

 

 

در بخش دوم مقاله با خودیاری همراه باشید تا با حمایتهای معجزه بخش بعدی کوچینگ در جهت کسب و کارتان آشنا شوید.

6.یک کوچ شما را پاسخگو و مسئول می‌کند.

آمارها نشان می‌دهند که اولین دلیلی که مردم یک کوچ را استخدام می‌کنند برای پاسخگو شدن است.
شاید فکر کنید که یک شخصی که تصمیم گرفته به دل یک کسب وکاری برود خودش را به اندازه کافی درباره‌ی مسائل مرتبط با کسب و کارش پاسخگو بداند اما در واقع این موضوع درست نیست. درست نبودن این موضوع هم به همه‌ی ایده هایی برمی‌گردد که یک کارآفرین دارد.
بدون وجود کسی که به افراد کمک کند تا تمرکز لازم را داشته باشند، یک کارآفرین ممکن است که به جهات متعددی کشیده شود. اما با وجود یک کوچ، او می‌تواند به شما کمک کند تاهدف‌های مشخصی برای خودتان تعیین کنید و همچنین او مراحل عملی برای دستیابی به این اهداف را برایتان هموار می‌کند و به طور منظم برای کامل کردن این مراحل پاسخ گو است. یک کارآفرین در این حالت بهتر تمرکز دارد تا به کارهای مهم‌ترش بپردازد و شانسش برای موفقیت بالا و بالاتر می‌رود.
مردم را برای اهداف و تعهداتشان پاسخگو نگه داشتن یک جنبه‌ی کلیدی کوچینگ است. به عنوان یک کوچ، من دوست دارم که به مراجعانم یک تکلیف در خانه بدهم تا قبل از جلسه بعدی مان آن را به من تحویل دهند که معمولاً هم مراجعان با همه یا بخشی از آن‌ها موافقت می‌کنند و دلیل موفقیتشان هم این است که بر این باورند این تکالیف آن‌ها را به سمت جلو حرکت می‌دهد. آن‌ها می‌دانند که باید پاسخگو باشند زیرا از آن‌ها خواسته شده تا هر تکلیفی را قبل ار اینکه به جلسه بعدی برویم تحویل دهند و پیش زمینه‌ی رفتن به جلسات بعدی انجام این تکالیف است.

7. یک کوچ حرفه ای در تعیین کردن اهداف ارزش محور به شما کمک می‌کند.

آیا شما تعیین هدف را در دبیرستان آموخته اید؟ در دانشکده چطور؟ احتمالاً نه.
انتخاب اهداف درست یک هنر است و خیلی از ما خانم‌ها ممکن است این هنر را ندانیم و این جا است که یک کوچ که زمان می‌گذارد و به شما کمک می‌کند تا ارزش‌های شخصی تان را روشن کنید و یک طرح جامع برای توسعه‌ی اهدافتان را برایتان تنظیم کند. یک کوچ هم‌چنین ابزارها و تکنیک‌هایی دارد که با کمک آن‌ها شما را قادر می‌سازد که اهدافتان را در زمان کوتاهتری دنبال کنید آن هم به سبکی که خودتان می‌خواهید.
خیلی از مراجعان من هنگامی که من را به عنوان کوچ خود انتخاب می‌کردند اهدافی نداشتند. آن‌ها فقط می‌خواستند پول بیشتری در بیاورند. هنگامی که من از آن‌ها درخواست می‌کردم که بگویند چگونه می‌خواهند این پول را به دست بیاورند، نمی‌توانستند چیزی بگویند یا عددی را به عنوان درآمد ذکر می‌کردند که با توجه به موقعیت فعلی شان واقعگرایانه نبود.
حتی آن‌هایی که یک هدف مشخص داشتند یک شیوه‌ی اندازه گیری نتیجه (که از نظر خیلی‌هایشان همیشه به دست آوردن درامد بیشتر بود) را نداشتند. مشکل دیگری که وجود داشت این بود که آن‌ها اهدافی داشتند اما نمی‌دانستند چگونه آن‌ها را به قسمت‌های کوچکتری تقسیم کنند و به علاوه بعضی از آن‌ها اهدافشان با ارزش‌هایشان سازگار نبود. در حالیکه همه‌ی این موضوعات از طریق کوچینگ می‌تواند به مراجع نشان داده و حل و فصل شوند.

8.با کمک یک کوچ، نفوذ و تاثیر بیشتری بر دیگران می‌گذارید.

یک کوچ دقیقاً یک ارتباط گر است و می‌تواند به مراجعانش در زمینه‌ی برخورد بهتر و موثرتر با دیگران، گوش دادن با ذهنیت متمرکزترو انگیزه بخشی و حمایت بیشتر کمک کند. صدها مهارت ارتباطی و شنیداری وجود دارند که مراجعان می‌توانند از طریق یک کوچ یاد بگیرند که اغلب همه‌ی ما این مهارت‌ها را فقط با تقلید می‌آموزیم.
من مکالمه ای را با یکی از مراجعانم به یاد می‌آورم که من در آن لحظه یک جلسهی آزمایشی رایگان را به او پیشنهاد دادم و صحبت او که حدود 45 دقیقه به طول انجامید این بود که او نمی‌توانست مشتری کافی برای کسب و کار کوچینگ خود که دوام داشته باشد پیدا کند.
این موضوع برای من چند مسئله را که او به آن‌ها نیاز داشت روشن ساخت. یکی این بود که در حین هر جلسه او توقف می‌کرد و به واکنش‌های مراجعانش واکنش نشان می‌داد و دیگری اهمیت گوش دادن در زمان مکالمه و تمرکز بر یک موضوع در یک زمان واحد برای او بود. بعد از این که ما در این زمینه با هم گفتگو کردیم او ارتباط گر بهتری شد و توانست که مشتریان بیشتری را جذب کند.
هنگامی که شما می‌دانید که چگونه به طور موثر با مشتریان در هر کسب وکاری بالقوه تان ارتباط برقرار کنید، شما برای آن‌ها جذاب تر می‌شوید و آن‌ها تمایل بیشتری دارند تا محصول یا خدمت شما را بخرند زیرا آن‌ها احساس نزدیکی بیشتری با شما می‌کنند.
به یاد بیاورید که مردم از افرادی که آن‌ها را می‌شناسند، دوستشان دارند و به آن‌ها اعتماد دارند بیشتر خرید می‌کنند.

9. با کمک یک کوچ حرفه ای بیشتر از پولی که می‌پردازید به سمت شما بر می‌گردد.

مراجعان فقط برای لذت بردن و یا تفریح از جلسه‌ها به کوچ‌ها پول نمی‌پردازند.
کوچینگ، مانند هر خدمات حرفه ای نیاز برای بهبود به سرمایه گذاری نیاز دارد. کوچ‌ها آموزش داده شده اند تا به مراجعان کمک کنند تا توانایی کسب درآمد، شروع یک کسب و کار، بهبود سودآوری، افزودن ارزش بیشتر برای مشتریان، قیمت مناسب، بهره وری و… را پیدا کنند.
مراجعی داشتم که برای شروع کسب و کارش به مشکل برخورده بود و با اینکه هزینه‌ی جلسات را کامل داده بود ولی خودش بعداً اعتراف کرد که توانسته ایده اش را به بهترین شکل اجرایی کند و سود زیادی نیز نصیبش شده است.

10. کوچینگ شما را به چالش‌های جدید و دور از منطقه آسایش روانی‌تان می‌برد.

اینکه تمام روزتان را پای کامپیوتر صرف فعالیت‌های تجاری بکنید که دوست دارید و به آن نیاز دارید لذت بخش است.
به خصوص اگر شما هم شبیه من باشید و کارتان را به عنوان یک بازی در کسب و کارتان در نظر بگیرید. البته اگر شما کسی باشید که همیشه به دنبال کردن روندهای معمولی زندگی عادت دارید، احتمالاً سخت باشد که بتوانید از نقاط امن خود خارج شده، یا بخواهید افراد جدید را ملاقات کرده یا چیزهای جدید را امتحان کنید.
خب به عنوان یک کارآفرین، شما حتماً ایده های خلاقانه ای دارید که به طور مستمر در ذهنتان جریان پیدا می‌کنند ولی ممکن است انگیزه یا شجاعت لازم را برای امتحان کردنشان نداشته باشید.
اینجا یکی از زمان‌های دیگری است که کوچ‌ها به بهترین شکل می‌توانند به شما کمک کنند. آن‌ها به شما فشار می‌آورند تا خودتان و ایده های بیشتری از خودتان را کشف کنید.

و در نهایت کوچ یک حامی و مشوق عالی در زمان‌های ناامیدی است.

زمان‌هایی وجود دارند که چیزها همانطور که ما برنامه ریزی کرده ایم پیش نمی‌روند و ممکن است احساس ناراحتی یا افسردگی کنیم.
سطح اعتماد به نفس ما نیز به احتمال زیاد به پایینترین حد ممکن می‌رسد و حتی درصد زیادی از انرژی ما ممکن است از بین برود. در این حالت که همه چیز غم انگیز و ناراحت کننده به نظر می‌رسد یک کوچ به دادمان می‌رسد. شاید بپرسید چگونه؟
یک کوچ در این مواقع بحرانی، نقاط قوت، پیشرفت‌ها و دیدگاههایتان را که خودتان از یاد برده اید را به شما یادآوری می‌کند. او از شما همانند یک مربی ورزشی حمایت می‌کند. اتفاقی که در ورزش‌های گوناگون می‌افتد. یک مربی ورزشی با کلمات امیدوار کننده و تشویق کننده به ورزشکار برای گرفتن مدال کمک می‌کند. یک کوچ دقیقاً اعتماد به نفس اضافی را که برای انجام تکلیف لازم است را به ما می‌دهد.
او همچنین می‌تواند هنگامی که می‌خواهید کسب و کاری را شوع کنید شما را تشویق کند. ساختن یک کسب و کار زمان می‌برد و جامعه متاسفانه ما را اینگونه پرورش داده که بتوانیم سریع به هرچیزی دست پیدا کنیم. در حالی‌که صبر، کلید اصلی برای ساختن یک کسب و کار است و یک کوچ می‌تواند به شما این صبر را یادآوری کند و در هنگامی که بیش از همه به آن نیاز دارید شما را تشویق می‌کند تا جا نزنید.
گاهی اوقات تنها چیزی که واقعاً به آن نیاز دارید همین پشتیبانی قوی است. مواقعی هست که شما فکر می‌کنید که یک ایده‌ی عالی دارید اما مطمئن نیستید که آیا می‌توانید برایش زمان بگذارید و آن را اجرایی کنید. در این زمان است که بهتر است کسی را داشته باشید که ایده های قابل اجرا را از دل ایده های مورد نظر شما بیرون بکشد. یک کوچ همان کسی است که می‌تواند به شما کمک کند تا تعیین کنید که آیا برنامه هایتان با موفقیت شما سازگاری دارند یا خیر.

 

اگر برای آغاز کارآفرینی، کوچ کسب و کار ندارید و می خواهید از مزایای حضور یک کوچ حرفه ای در رشد کسب و کارتان استفاده کنید، یک جلسه رایگان با کوچ های حرفه ای در مجموعه ی خودیاری را به شما پیشنهاد می کنیم. از طریق لینک زیر ثبت نام کنید.