پیام های زندگی
چقدر حواست هست؟ چقدر متوجهاش می شی؟ اطرافت پر از نشانههاست… پر از صداهاست… نشونهها رو میبینی؟ صداها رو میشنوی؟
صدای چی؟ حواست به چی باشه؟ متوجه چی باید باشی؟
جواب خیلی ساده است… پیام های زندگی!
سلام.
من مرضیه باقرزاده مربی روابط عاطفی و مهارتهای زندگی هستم و پیام های زندگی اولین پادکستی هست که از طریق صدای خودیاری میشنوی. خودیاری مجموعهای از متخصصانی که یه اعتقاد قلبی دارن و اون هم اینکه؛ عشق ار خودت آغاز میشه.
ما اینجا هستیم تا همقدم با تو رشد کنیم و باور داریم که تو قادر به شفای خودت هستی، بله تو قادر به شفای خودت هستی و این یکی از پیام های که امروز، زندگی به گوش تو رسونده.
اما پیام های زندگی، همیشه به این روشنی به دست ما نمیرسه. حتما تجربههایی داشتی که بارها تکرار شدن و رنجی رو به تو تحمیل کردن. اما تا کی قراره این تجربهها تکرار بشن و تو تحملشون کنی؟
جالبه یه وقتایی هم هست که داری از جایی میگذری؛ یا اتفاقی گفتگویی رو میشنویی یا چشمت به نوشتهای میافته یا حتی یه تیکهای از یه فیلم رو میبینی که کاری میکنه تا نوری توی ذهنت روشن بشه، تجربهی خاصی که مدتها ذهنت رو درگیر می کنه و چیزهای زیادی رو برات روشن میکنه. همین تجربهها، همین ظاهرا روزمرگیها، همین یهوییهاست که برای هر آدم زنده ای پیش میاد…
اما چی شد که عنوان اولین پادکست خودیاری پیام های زندگی انتخاب شد؟! راستش دلم میخواد داستان شکلگیری خودیاری رو براتون تعریف کنم و اینکه چی شد تصمیم گرفتم این مجموعه را ایجاد کنم و خدا رو شکر تیم فوقالعاده ای سر راهم قرار گرفت و تلاشمون نتیجههای بینظیری هم برای توی مخاطب هم برای اعضای تیم داشت و داره.
چند سال قبل یه دورهی خودشناسی میرفتم که توی اون آدمها تمام رنجی که سالها تحملش کرده بودن رو ذرهذره بیرون می ریختن و شروع میکردن به پوست انداختن.
توی آخرین روز دوره، یعنی روز پنجم، شرکت کنندههای دورههای قبلی و معرفها هم میآمدن و ما شرکت کنندهها این فرصت رو داشتیم که جلوی جمع احساس یا دریافتمون رو با دیگران به اشتراک بگذاریم و آنها رو سهیم کنیم.
البته دورههای خودشناسی برای هر کسی اثر خاصی دارن اما چون اون دوره کوتاه بود نمیتونم بگم اثرات دوره عمیقی روی من داشت…
راستش من دریافت چندانی نکرده بودم و طی دوره تماشاچی اشک ها و دردهای عمیق آدمهای رنج کشیده بودم و با خودم میگفتم چطوری میتونم کمکشون کنم…
یکی دو نفر مونده بود تا نوبت من برای صحبت بشه و من هنوز نمیدونستم چی بگم و چی نگم… از طرفی هم اضطراب صحبت کردن جلوی یه جمع اونم جمع به اون زیادی ازارم میدادم و نگران بودم نتونم راحت حرفمو بزنم.
درگیر این چیزا بودم که چراغی توی ذهنم روشن شد و تصمیم گرفتم همون کاری کنم که ندای درونم میگه…
رفتم پای میکروفون
سلام، من مرضیه هستم از گروه 30، راستش توی این چند روزیکه اینجا در خدمت اساتید و دوستان بودم بقدری احساس معلق بودن داشتم که فکر میکنم چیز زیادی یاد نگرفتم اما یه نکته رو به خوبی متوجه شدم و اون هم اینکه هر کسی به دلیلی و با قدرتی خاص به دنیا فرستاده میشه و کسی توی زندگی سرافرازه که به خوبی از این موهبت استفاده کنه. موهبت من هم انرژی و عشقی که میتونم به دیگران هدیه کنم و ازشون حمایت کنم تا زندگی بهتری رو تجربه کنن و به خواستههای دلشون برسن یا حداقل آرامش پیدا کنن.
رنجهایی که این روزها توی چهرهی دوستام دیدم، آسیبهایی بود که مدتها از ایجاد شدنشون میگذشت اما کسی نبوده که بهشون رسیدگی کنه یا مرهمی روشون بزاره صاحب آسیب هم خودشو، قادر به درمان نمیدونسته و فکر میکرده رها شده مخصوصا وقتی احساس کرده پدر یا مادرش طردش کردن دیگه خودشو لایق دوست داشتن نمیدونسته و فکر میکرده نباید به دردهای روحیش توجه کنه…
من قصد دارم مسیر زندگیمو به جهتی ببرم که بتونم به آدمای آسیب دیده بگم تو میتونی خودتو شفا بدی. تو لایق عشقی… و میتونی خودت به خودت عشق رو هدیه کنی.
من توی این سخنرانی اصلا مضطرب نبودم یعنی یادم رفت که نگران تعداد آدما بودم. اون لحظه انگار مشغول گفتگو با خودم بودم و فکر میکردم درونم داره بهم یادآوری میکنه که هر آدمی پرتوان و نامحدوده و هر آنچه که آدم برای شفا بهش نیاز داره، قبلا توی وجودش قرار داده شده. وقتی صحبتم تمام شد متوجه اشکهای کوچیکی که توی چشم بعضیها بود و نگاهشون می گفت که حرفم اثر خودشو گذاشته شدم و حسابی به خودم افتخار کردم که صداقت رو انتخاب کردم.
اتفاقی که اون روز افتاد پیامی بود که زندگی مدتها در تلاش بود تا به من برسونه و اتفاقهای اون روز به بعد هم تلاشهای من بود برای اینکه این پیام رو به گوش بقیه برسونم و خدا رو شکر، عشق همیشه بهترین راهها رو، به روی آدم باز میکنه و همچنان در حال گشودن راههای جدیده.
دوست خوب من، ما پادکست هایی با موضوعات مختلف با هدف کمک به افزایش آگاهی تهیه میکنیم، که میتونی از سایت خودیاری آنها رو تهیه کنی و ازشون استفاده کنی.
از خدای خالق عشق برای این فرصت ممنونم و آرزو میکنم تو هم مثل ما پیام رسانی برای پیام زندگی باشی و این زنجیرهی عشق تا ابد ادامه پیدا کنه.
من و تمام اعضای گروه خودیاری باور داریم که تو قادر به شفای خودت هستی و ازت حمایت میکنیم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!