چطور رابطه آرامی با آدم های بی ثبات داشته باشیم؟

بدون شک شما هم با آدم هایی که دم دمی مزاج هستن رابطه داشتین یا احتمالا حالا هم دارید! ویژگی های این گروه از افراد بسیار آشناست مثلا: بعضی مواقع حالت روحیش متغییر و دم دمی و بی ثبات است، ترس از طرد شدگی همیشگی دارد و فکر می کند رفتارهای شما به قصد طرد کردن اوست. عزت نفسی پایینی دارد و زود عصبانی می شود و به شدت خشم خود را بروز می دهد. یعنی احساسات خود را به شدت و به شکلی افراطی نشان می دهد و اکثر اوقات حالت افسردگی و قهر به خود می گیرد.
گاهی اوقات تهدید به خودکشی می کند و این تهدید را با خوردن دارو با آسیب زدن به جسم خود نشان می دهد. آدم هایی که شخصیت مرزی دارند اکثرا احساس پوچی یا بی حوصلگی دارند…
با خودتان مرور کنید تا ببینید چند نفر با این ویژگی ها می شناسید؟ با این افراد چه رفتاری داشته باشیم؟

سلام وقت بخیر مرضیه باقرزاده هستم مربی روابط عاطفی و مهارت های زندگی.
در ادامه مجموعه پادکست های آموزشی اختلال شخصیت هایی که نباید با آنها ازدواج کنید، در مورد اختلال شخصیت مرزی/ بردرلاین یا بی ثبات صحبت می‌کنیم.

ویژگی های شخصیت های مرزی یا بی ثبات:

تصور تنهایی و رها شدن به شدت او را می ترساند و اکثر اوقات رفتار های بی غرضانه شما را نشانه طرد شدن شما تلقی می کند. در روابطش تزلزل و بی ثباتی احساسی بالایی دارد در واقع رفتارهای آنی و هیجانی زیادی دارد مثلا ولخرجی های ناگهانی و بی هدف، رابطه های جنسی بی هدف و بدون شناخت و آشنایی با طرف مقابل، مصرف مواد مخدر، رانندگی دیوانه وار و پرخوری. در شرایطی که دچار بحران می شود تظاهر و تهدید به خودکشی می کند و سابقه ی خودزنی دارد قابلیت تاثیر گذاری بالایی دارد و دائما در حال تخلیه هیجانی مثل بروز خشم و عصبانیت یا شور و هیجان بالا هستند. به راحتی شریک عشقی خود را در تنگنا و فشار قرار می دهند.
زندگی با شخص مبتلا به اختلال مرزی با هیجان آغاز می شود اما در نهایت با شوکی به همان میزان شور هیجان اولیه دچار شک می شوید. یکی از ویژگی های بارز این شخصیت ها بودن در رابطه های متعدد و کوتاه مدت و زودگذر است. چنین شخصیتی حریم خصوصی برای خودش در روابط عاطفی ندارد با مفهومعاقبت اندیشی و اخلاقیات چندان آشنا نیست و از نظر جنسی هیچ حد و مرزی ندارد و در انجام کارهای بی پروا هیچ ابایی ندارد.

چرا عاشق آدم های دم دمی مزاج می شویم؟

خوب این کاملا واضح است! اختلال مرزی ها شور و حرارت زیادی در آغاز ارتباط دارد. البته جذابیت ظاهری آنها بی اثر نیست. اگر جز آدم هایی هستید که در رابطه عاطفی خود طرفدار شور و هیجان و حرارت هستید یا عزت نفس پایینی دارید و می خواهید شریک عشقی کسی باشید، شخصیت مرزی می تواند برای شمایی که صحنه های عاشقانه تان عاری از شور و حرارت است، یک هوای تازه و یک تغییر شگفت انگیز باشد. اوایل رابطه شما بسیار مورد تایید و تحسین قرار می گیرید گاهی حتی مورد پرستش قرار می گیرید! برای اکثر افراد این تحسین و تملق های پر شور و جانانه، حس خوشایند و سرمستی ایجاد می کند. این حس بسیار تحریک کننده و لذت بخش است. افراد احساس می کنند این رابطه تا ابد به همین شکل خواهد بود و آنها به عنوان یک شخصیت برجسته در این رابطه مورد تایید و پرستش قرار خواهند گرفت.

بعضی ها جذب حالت های روحی شخصیت های بی ثبات می شوند مثل اخم، سکوت، شور و هیجان و دمدمی مزاج بودن می شوند. وقتی شور و حرارت و ارتباط نزدیک و بشدت عاشقانه فروکش می کند قهر و آشتی ها، گوشه گیری ها و اخم های او پر رمز و راز و جذاب به نظر می رسد. افرادی که به ایفای نقش درمانگر، ناجی و حمایتگری علاقه دارند بیشتر جذب این رفتارهای جذاب و وسوسه انگیز این افراد می شوند. تهدید به خودکشی و خود زنی های نمایشی کاری می کند که دیگران به آنها حس تعهد غیر قابل ترکی پیدا کنند.

شخصیت های مرزی در اولین دیدار کاملا سالم تر از آنچه واقعا هستند ظاهر می شوند مخصوصا اگر نشانه های این اختلال در آنها شدید نباشد. حالت های بیمارگونه و خودزنی ها معمولا در ابتدای رابطه خودش را نشان نمی دهد. معمولا وقتی این رفتار ها را نشان می دهد که طرف مقابل به اندازه ی کافی وابستگی عمیقی به رابطه پیدا کند و امیدی برای ادامه رابطه زناشویی در دل وی ایجاد شود.

رابطه با یک همسر بی ثبات!

رابطه با شخصیت های دارای اختلال مرزی رنج آور ترین و سردر گم کننده ترین رابطه هاست البته ممکن است آن چنان به نرم خویی و ملامت ورزیدن عادت کرده باشید که قادرید نوسانات روحی او، رفتارهای ناگهانی آینده و یا اتهامات او را پیش بینی کنید و در نتیجه همین خو گرفتن ها اصلا اهمیتی به هیچ کدام از رفتار های بیمار گونه اش نمی دهید.

مشکل اولیه شخصیت های مرزی ترس بیمار گونه و فراگیر اوست که او از تنهایی و رها شدگی دارد. در دنیای او همه حتی شما روزی او را تنها خواهید گذاشت  و به هیچ کس نمی توان اعتماد کرد. در ابتدای رابطه ادعا می کند که شما دقیقا همان کسی هستید که همواره به دنبالش بوده است و خیلی زود به شما وابسته می شود و با اصرار از شما می خواهد تمام وقتتان را با او بگذرانید و رابطه جنسی بیشتری باهم داشته باشید. در واقع به توجه و رسیدگی همیشکی شما محتاج است و این مساله به سادگی آسودگی خیال شما را به هم می زند و کم کم شما را ناراحت و معذب می کند.

به زودی از چشم او خواهید افتاد زیرا معتقد است شما ثابت کرده اید کفایت لازم برای برآورده کردن نیازهای او را ندارید. قهر و آشتی ها و کناره گیری ها آغاز خواهد شد. وی تمام تلاشش را می کند تا تمام وقت و انرژی شما را برای خود کند. درخواست زمانی برای تنها بودن با عصبانیت و خشم او مواجه می شود. با حالتی از خشم یا با نیش و کنایه شما را تحقیر کرده و می گویید تو هم مثل بقیه هستی! بویی از خوبی نبردی باید ولت کنم برم. زمانی که عصبانی می شود از نظر رفتاری و احساسی کاملا بی فکر و لحظه ای عمل می کند و گاهی کارهای خطرناکی می کند. گاهی اوقات تظاهر به خودکشی و خوردن قرص یا تعقیب و گریز های مخفیانه را خواهید دید! مراقب باشید زمانی که مشغول رانندگی است او را عصبانی نکنید زیرا اقدام به رانندگی جنون آمیز می کند. پیش می آید که برای تلافی رفتار شما مبنی بر ترک گکردن او، شما را رها کرده و وارد رابطه ای کوتاه مدت شود البته در نهایت شما مقصر این اقدام هستید!

او یکی باره پرخاشگر و تلخ می شود و شاید در برابر همه به شما حرف های ناشایستی بزند و  این رفتار به سرعت با احساس شرم و گناه و بی ارزشی همراه می شود.شما احساس شرم، گناه سرخوردگی و شکست خواهید کرد. طبیعتا به خاطر این نوع رفتار معمولا در روابطفی خود موفق نیست مگر اینکه تصویری او از خودش مثبت، مستقل و با ثبات باشد آنگاه می تواند ارتباط سالمی که در ا« حد و مرز رعایت شده باشد با دیگران داشته باشد.
شخصیت مرزی قادر به درک مفهوم حد ومرز نیست و تمام تلاشش را می کند که خودش را به شما نزدیک کند و به نوعی در شما عرق شود! اگر فرد نرمالی باشید از فضای خفقان آوری که برای شما ساخته به تنگنا خواهید آمد و برای رهایی از این کنترل شدن اقدام به ترک او خواهید کرد که در نتیجه او را خشمگین خواهید کرد.

روش‌های برخورد با یک فرد بی ثبات:

انتظار رفتارهای طوفانی او را داشته باشید.

همسرتان دست از رفتارهای خشمگین و طوفانی خود نخواهد برداشت! و نباید امیدوار باشید که به طور معجزه آسایی تغییر کند واقعیت این است هر وقت احساس طرد شدن یا تنها شدن دارد این رفتارهای عصبی را نشان می دهد و واکنش نشان می دهد. همسر شما استاد به هم زدن رابطه اش است و هیچ ارزشی برای سعادتی که می تواند داشته باشد ندارد. اگر مایل به زندگی با این فرد هستیدبدانید که همسرتان غیر قابل اعتماد و پیش بینی است و زندگی کردن با او کار دشواری است اگر همیشه انتظار رفتارهای خشم آلود و طولانی از او داشته باشید، با بهبودی شرایط شگفت زده و خوشحال خواهید بود.

نقش پدر یا مادر را قبول کنید.

اگر نقش پدر یا مادری را بپذیرید راحت تر رابطه تان را درک می کنید. همسر شما به دلیل نوع رابطه ای که با والدینش داشته خود را فردی ناقص و بی ارزش می بیند. نتیجه ی رفتار والدینی که وظیفه ی خود را به خوبی انجام نداده اند حس بد گمانی و بی اعتمادی برای فرزندشان داشته است. حس اینکه بزودی ترک خواهد شد… اگر این موضوعات را درک کنید می توانید در مقابل رفتارهای بچگانه همسرتان رفتارهای بالغانه تری اتخاذ کنید.

به رفتارهای خود ویرانگرش دامن نزنید.

پیشنهاد می کنیم در مقابل تهدیدها و تظاهرات او برای خودکشی این کارها را انجام ندهید:
1- وقتی تظاهر به خودکشی میکند به سرعت به سمت او ندوید! مانعش نشوید… این کار در 99% مواقع فقط یک نمایش است.
2- وقتی از خودکشی حرف می زند نترسید و ضعف نشان ندهید.
3- او را طرد نکنید و با خشونت رفتار نکنید، این کار یعنی او را ترک خواهید کرد.
4-به او اتهام فریبکاری نزنید و باعث تحریک او برای فریب زدن تان را ندهید.

متوجه این مساله باشید که توجه شما در زمان هایی که او شما را با تهدید به خودکشی یا خودازاری تحریک می کند به این معناست که من وقتی اقدام به خودکشی می کنی بیشتر به تو توجه میکنم و هرآنچه بخواهی را دریافت خواهی کرد.

با تفکر سیاه و سفید او مبارزه کنید.

او عادت دارد مسایل را یا سیاه ببیند یا سفید یا خوب مطلق یا بد مطلق. کاری که لازم است برای تقویت رابطه تان کنید این است که او را برای دیدن طیف خاکستری بین سیاه و سفید تشویق کنید. مثلا وقتی می گویید تو از من متنفری بهتر است به او بگویید وقتی دیدم داری به خودت آسیب می زنی از کارت ناراحت شدم اما از تو متنفر نیستم و بودنم کنارت این مساله رو تایید می کنه.

قدرت درونش را تقویت کنید.

از آنجا که این شخصیت ها مطمئن هستند که رها خواهند شد و موجودات بی ارزشی هستند، خوب است نقش ستایشگر و تقویت کننده را برای آنها داشته باشید. استعدادها و توانایی هایش را به او یادآوری کنید. هوش، خلاقیت، سرزندگی و مهربانی اش را به او یادآور شوید. برای ساختن تصویر مثبتی از خودش به او کمک کنید.

برای بهتر کردن شرایط از یک روان شناس حرفه ای کمک بگیرید.

10 پاسخ
  1. ستاره
    ستاره گفته:

    من گرفتار همچین آدمی شدم. البته اول نمیدونستم اون مشکل داره، خودم گیج شده بودم، فکر میکردم من مشکل دارم. برای خودم رفتم روانشناس که مشاوره بگیرم. متوجه اختلال شخصیت مرزی ایشون شدم. این مقاله خیلی خوب روابط عاطفه این افراد رو توضیح داد.

    پاسخ
    • مرضیه باقرزاده
      مرضیه باقرزاده گفته:

      امیدواریم در حال حاضر مشکلی در رابطه تون نداشته باشید. اگر مایل بودید در مورد تجربه تون برای دوستان مون بنویسید.

      پاسخ
  2. فرزانه
    فرزانه گفته:

    من با این مدل آدمی زندگی کردم.میتونم بگم خیلی نزدیک به یک بیمار روانی هستن.حمله های روانی بهش دست میداد.ارتباطش با واقعیت از بین میرفت.دو ماه اول زندگی عاشقم بود طوری که احساس میکردم از من خوشبخت تر وجود نداره روی کره زمین.بعد یه شب گفت باید از هم جدا بشیم و ازت متنفرم.گریه میکرد تا صبح.هر شب تا صبح.باز صبح حالش خوب میشد و میگفت حرفای دیشبمو فراموش کن.باز دوباره و دوباره تا جایی که گفت اگه طلاق نگیریم یا خودمو میکشم یا تورو.وقتی رفتم پیش روانشناسی که با همسر سابقش میرفتن پیشش فهمیدم این اختلال شخصیت رو داره.منو داااااااغون کرد.هنوز تو شوکم.همه رو مقصر میدونست جز خودش.کاش همه قبل ازدواج برن مشاوره و تست بدن واسه سلامت روان که آیندشونو روح و روانشونو به بازی نگیرن.خودارضائی میکرد.خیلی زیاد.مشکل در رابطه جنسیمون داشت.بعد گفت از نوجوونی این کارو میکرده و حتی در زندگی قبلیش.فکر کنم پارانوئید هم بود.بیخود دکتر هلاکویی نمیگن این اختلال سطل آشغال همه اختلال هاست

    پاسخ
    • مرضیه باقرزاده
      مرضیه باقرزاده گفته:

      سلام فرزانه عزيزم
      خيلي متاثر و متاسف شدم براي اتفاقي كه تجربه كرديد و رنجي كه كشيديد. همون طور كه شما هم گفتيد واقعا لازمه قبل از ازدواج يسري معاينات رواني انجام بشه، آينده و سلامت روان خودمون رو اولويت هر چيزي بدونيم.

      پاسخ
  3. ناری
    ناری گفته:

    ۵ ماه دوره اشنایی ما بود و داشتیم نامزد میکردیم که رفت یه جا دیگه خواستگاری و پیش مببرد دوجا رو …وبدون دلیلی بهم زد.به ماه نکشید از اونجا ریجکت شد .الان حدود ۷ ماه منو شبانه روز چک میکنه اما حرفی نمیرنه فقط چک چک چک .دلیل کارهاشون چیه.دقیقا تعقیب و گریز میکنه و حتی مثلا تماس میگرفت بامن جواب نمیدادم یا دستم بند بود بعد از چند دقیقه ک تماس میگرفتم دیگه ج نمیداد میزاشت ۵۰ دقیقه بعد اوایل فکر میکردم اتفاقیه بعد دیدم نه مثل انتقام بود کارهاش.لطفا راهنماییم کنید؟؟

    پاسخ
  4. فاطمه
    فاطمه گفته:

    کسی که این مشکل رو داره چیکار باید بکنه؟ واقعا برام آسون نیست شب گریه روز خنده صبح با همه خوبم شب حوصله هیچکسو ندارم صبح عاشقشم شب متنفرم ازش یه روز خوبم یه روز دیوونم دیگه خسته شدم خودمم نمیتونم خودمو تحمل کنم با هیچکس نمیتونم حرف بزنم چون میترسم از اینکه بدونن من مشکلی چیزی دارم و وضعیت بدتر شه میترسم به ضررم کاری بکنن ولی از طرفی خستم و تصمیم میگیرم که با یکی درمیون بزارم که بهم کمک کنه ولی باز پشیمون میشم… دیگه هیچ امیدی برای ادامه ندارم و هیچ راهکاری به ذهنم نمیرسه

    پاسخ
    • مرضیه باقرزاده
      مرضیه باقرزاده گفته:

      دوست عزیزم،‌ حتما موقعیت سختی داری…
      پیشنهادم اینکه که حتما به یک درمانگر حرفه و با سابقه بالای 5 سال مراجعه کن و تحت درمان قرار بگیر.

      پاسخ
  5. حمیرا بیدمشکی
    حمیرا بیدمشکی گفته:

    سلام . از مطالب واقعا آموزنده بسیار متشکرم بسیار عالی بودند. چنین افرادی رو سر و کار دارم هم در دوستان و هم همکاران. می دونستم اختلال دارند اما نوع اختلال رو نمی دونستم چی . ممنونم از مطالب شما و گفتگوی دوستان که آن هم خیلی خوب بود.
    چگونه می توانم عضو سایت تون بشم و مطالب رو دنبال کنم . مجدد تشکر فراوان

    پاسخ
    • مرضیه باقرزاده
      مرضیه باقرزاده گفته:

      سلام وقت بخیر. از طریق عضویت در خبرنامه می تونید آخرین مطالب رو دریافت کنید.

      پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *