وابستگی در روابط عاطفی
تا حالا فکر کردی که چرا به کسی وابستگی پیدا میکنی؟ چی میشه که همش نگران از دست دادن اون فرد هستی و هر کاری برای حفظ رابطه ی بینتون میکنی؟
واقعیت اینکه که اکثر ادما در درونشون احساس بیکسی و تنهایی عمیقی میکنن. و متاسفانه برای تجربه نکردن درد این تنهایی و بیکسی؛ وابسته بودن رو انتخاب میکنن و تجربهی قابل توجهای از آزادی ندارن.
آدمای وابسته حاضر نیستن از چیزهایی شناخته شدهای که اطرافشون پر کردن دست بردارن یا خطر کنن و برن سراغ چیزهای ناشناختهی که عامل اصلی رشد محسوب میشه.
سلام
من مرضیه باقرزاده هستم مربی روابط عاطفی و مهارتهای زندگی.
پادکست دومی که از مجموعه پادکستهای خودیاری در حال شنیدنش هستی در مورد وابستگی در روابط عاطفی هست.
آیا تو هم آدم وابستهای هستی؟
این نشونه های وابستگی رو توی رفتار و کلامت بررسی کن و ببین آیا تو هم وابستگی داری؟
یار و شریک عاطفیات رو دائما و با روشهای مختلف مثلا چک کردن آخرین باری که آنلاین شده یا اینکه الان با کی و کجاست یا داره چیکار میکنه چک میکنی. هر جا که میری هر قدمی که برمیداری و هر کاری که میکنی رو اطلاع میدی و برای تصمیمهای کوچیک و بزرک مشورت میخواهی و اصرار داری یه کسی باشه تا تاییدت کنه. یا حتی جدیتر از اینا… فکر میکنی اگر این رابطه تموم بشه دیگه هیچی نیستی و همه چیز رو از دست میدی!
چرا اصلا وابسته می شیم؟
به هزار و یک دلیل! در کودکی آسیبهایی میبینیم، رفتار والدین یا افراد تاثیرگذار زندگیم باعث شده تا احساس بیارزشی عمیقی در درون ما شکل بگیره و فکر کنیم که از پس مسائل برنمیایم و حتما باید توی تصمیمهامون یکی باشه که تاییدمون کنه. احساس ناامنی و تنهایی دائمی داریم و برای فرار از درد اضطرابی که گاهی طاقت فرسا میشه ترجیح میدیم، که با ادمهایی که شاید مناسب ما نباشن ارتباط برقرار کنیم و با اینکه کمکم متوجه میشیم که طرف مقابل مناسب ما نیست، اما به اشکال مختلف روی مشکلمون سرپوش میزاریم و سعی میکنیم خودمون رو با قصههای زندگی سرگرم کنیم تا بتونیم تحمل کنیم…
من قصد ندارم کل مساله وابستگی رو زیر سوال ببرم چون بدون شک گاهی ضرورت پیدا میکنه. صحبت من در مورد وابستگی برای ایجاد آرامش در درون هست آرامش که اگر درکش کنی هرگز رهاش نمیکنی.
اگر وابسته بودن خودت رو زیر سوال ببری چی میشه؟ ما هیچ وقت این کار رو نمیکنیم!
اما اگر از خودت بپرسی من چرا فکر میکنم خودم به تنهایی نمیتونم احساس امنیت و آرامش واقعی رو تجربه کنم چه اتفاقی میافته؟
شاید اگر آگاهانه به اعماق درونت بری، متوجه بشی که مساله اصلا وابستگی نیست. این وابستگی فقط راهیه برای اینکه با واقعیت عمیقتری که باعث رنج تو هست مواجه نشی.
ما به ارتباط با دیگران یا عقاید و الگوهای ذهنمون وابسته هستیم.اما چرا؟!
همون طور که گفتم فکر نمیکنم مساله، خود وابستگی باشه. اگر بتونیم درست درونمون رو حلاجی کنیم متوجه موضوع عمیقتری میشیم. بنظر میرسه ذهن از این فکر و احساس که بیکس و تنها و رها شده است متنفره! چون بقاش رو در خطر میبینه و میخواد جون ما رو نجات بده برای همین شروع میکنه به ساختن الگوها؛ رفتارها و خلاصه هر چیزی که به نوعی کمک میکنه که از خطر مرگ نجات پیدا کنه.
سوال اینجاست آیا تو الگوها و رفتارهای که ذهنات برای دفاع از خودش ساخته رو میشناسی؟ بیشتر کارا یا فکرایی که از شدت تکراری بودن خیلی متوجهشون نمیشی یا حتی عمدا انجامشون میدی از این دست کارا هستن. مثلا زیادی وقت گذاشتن! زیاد حرف زدن یا زیاد پای چت و اینترنت بودن.
با یه نگاه بدون قضاوت و محکوم کردن به وابستگیهای خودت توجه کن و اونها را مشاهده کن. اگر همت کنی و مدتی توجهات رو بیاری روی رفتارهایی که نشون دهنده وابستگی هستن و کم و بیش به آنها آگاه بشی کم کم ذهن خودآگاهت نسبت به اونها واکنش نشون میده و بهت یادآوری میکنه که این رفتار یا فکری که داری میکنی وابستگی ایجاد میکنه. وقتی این اتفاق میافته که نشانهها رو بررسی و درک کنی.
مدتی که این تمرین رو انجام بدی به آگاهی بسیار عمیقی نسبت به خودت میرسی و در واقع متوجه میشی که کلی تغییر مثبت کردی و از همه مهمتر از وابستگی زیادی که قبلا داشتی دست کشیدی و آدم قویتری شدی.
درسی رو که به امروز به دست رسید رو چند بار گوش کن تا بهتر درکش کنی. و میتونی ادامه این پادکست رو هفته آینده از سایت خودیاری دات کام دانلود کنی.
من و تمام اعضای گروه خودیاری باور داریم که تو قادر به شفای خودت هستی و ازت حمایت میکنیم.
خیلی عالی
خوشحالیم که مورد پسند واقع شد.